۴ نتیجه برای نوریان
سید صمد بهشتی، محمد نوریان نجف آبادی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت روان یکی از ابعاد سلامت و متاثر از کیفیت زندگی کاری است. هدف این تحقیق تعیین تجربی اثر رضایت شغلی بر سلامت روان معلمان با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر جنس و رشته تدریس است.
روش کار: پژوهش حاضر به روش کمی و به شیوه پیمایشی، با ابزار پرسشنامه و با استفاده از نرم افزارSPSS وAMOS انجام شد. جمعیت آماری تحقیق کلیه معلمان مقطع (متوسطه اول و دوم) شهر نجفآباد اصفهان به تعداد ۱۵۰۰ نفر با حجم نمونه ۳۷۳ نفر بود. روش نمونهگیری در این تحقیق، نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای بود.
نتایج: تحلیل عاملی تأییدی گویههای نشان داد این گویه ها قادرند ۲۵/۶۳% واریانس متغیر سلامت روان را تبیین کنند. همچنین اثر استاندارد رضایت شغلی بر سلامت روان به میزان ۳۷/۰ میباشد (۰۰۱/۰>p) و میتواند ۱۳% از واریانس سلامت روان افراد را تبیین کند. نتایج نشان داد میانگین سلامت روان(۶۴/۶۶) معلمان پایین تر از میانگین طیف و میانگین رضایت شغلی آنان(۹۰/۷۳) بالاتر از متوسط طیف میباشد (۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: رضایت شغلی با تأثیر اثبات شدهای که بر سلامت روان معلمان دارد میتواند ضمن بهبود بخشیدن به زندگی فردی و اجتماعی معلمان، به کارآیی بیشتر آنها در زمینه آموزش و پرورش بیانجامد. در این رابطه جنس و رشته تدریس معلمان میتوانند اثر رضایت شغلی بر سلامت روان معلمان را تحت تأثیر قرار دهند. به این صورت که میزان بتا برای گروه زنان با ۵۵/۰ و برای معلمان علوم تجربی با ۶۸/۰ اثر قویتری نسبت به گروه مردان و معلمین سایر رشتهها دارد.
سید صمد بهشتی، محمد نوریان نجف آبادی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: پدیده سلامت روانی انسانها موضوع چند بعدی و پیچیدهای است و طیف وسیعی از عوامل زیستشناختی، روانشناختی، جامعهشناختی، اقتصادی و فرهنگی بر آن اثر می گذارند. با توجه به ماهیت اجتماعی زندگی انسان ها هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین برخی متغیرهای اجتماعی نظیر حمایت اجتماعی، پیوند اجتماعی، اعتماد اجتماعی و منزلت اجتماعی با سلامت روان معلمان هست.
روش کار: پژوهش حاضر به شیوه پیمایشی مقطعی انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که در بین نمونه ای ۳۷۳ نفری از معلمان مقطع (متوسطه اول و دوم) شهر نجفآباد اصفهان در سال ۱۳۹۹ به شیوه نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شده اند انجام شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ۲۵ و نسخه نرم افزار۲۳ Amos و با به کارگیری تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است.
نتایج: تحلیل عاملی تأییدی گویههای نشان داد این گویهها قادرند ۲۵/۶۳% واریانس متغیر سلامت روان معلمان را تبیین کنند و متغیرهای حمایتاجتماعی، منزلت اجتماعی و اعتماد اجتماعی به ترتیب با اثر استانداردی برابر با ۶۵/۰ ، ۴۵/۰ و ۱۸/۰ با فاصله اطمینان ۹۹% و احتمال خطای (۰۰۱/۰>p) بر سلامت روان معلمان اثر می گذارند. در مجموع متغیرهای مستقل ۷۶% از واریانس میزان سلامت روان معلمان را تبیین میکنند. تحلیل تعدیلگری داد هها نیز نشان داد به طور کلی جنسیت، اثر متغیرهای اجتماعی بر سلامت روان معلمان را تعدیل میکند بعلاوه اینکه اثر تعدیل گری جنسیت زن در این روابط قوی تر هست.
نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش نشان داد سلامت روانی معلمان که مقولهای فردی است تا حد زیادی متأثر از کیفیت زندگی اجتماعی آنهاست و عواملی چون حمایتاجتماعی، منزلت اجتماعی و اعتماد اجتماعی میتوانند بر آن اثر گذار باشند. ضمن اینکه این اثر گذاری در مقایسه با مردان در بین زنان شدت بیشتری دارد.
سیمزر صالحی، محمد نوریان، لیلا فتحی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: زنان سرپرست خانوار که نقش تأمینکننده معیشت را بر عهده دارند، یکی از مهمترین اقشار آسیبپذیر جامعه بوده و لزوم توانمند نمودن آنان ضروری به نظر میرسد. لذا پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظاممند و طراحی الگوی نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانواده انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش کیفی از نوع سنتزپژوهی بود که با استفاده از تحلیل محتوا و فراترکیب انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی آثار منتشر شده به زبان فارسی یا انگلیسی در این حوزه از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ در چهار پایگاه اطلاعاتی معتبر اریکٍ (ERIC)، ساینس دایرکت (Science Direct)، پاب مد (PubMed) و گوگل اسکولار (Google Scholar) بود. ابتدا با استفاده از کلیدواژههای "آموزش زنان سرپرست خانوار، توانمندسازی زنان، زنان سرپرست خانوار، مهارتهای زنان سرپرست خانوار" و بر اساس معیار ورود، ۱۴۰ مقاله علمی شناسایی و سپس با توجه به معیار خروج، تعداد ۹۳ مقاله کنار گذاشته و در نهایت ۴۷ مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل کیفی مقالات از روشهای کدگذاری خط به خط و نرم افزار (MAXQDA ۱۸) استفاده شد.
نتایج: بر اساس نتایج به دست آمده، نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار به عنوان مضمون اصلی دارای چهار مضمون "دانشها و مهارتهای گرایش جنسی مطلوب"، "دانشها و مهارتهای تربیت فرزندان"، "دانشها و مهارتهای اشتغال" و "توسعه و توانمندی فردی و اجتماعی" بود. با استفاده از روش فراترکیب ۲۲ طبقه از چهار مضمون اصلی استخراج شده و مدل آموزش زنان سرپرست خانوار، طراحی گردید.
نتیجه گیری: با توجه به آنکه نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار مشخص شده است، توصیه میشود دورههای آموزشی مطابق با نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار طراحی گردد.
سیروس احمدی، محمد نوریان نجف آبادی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال مصرف مواد مخدر یک بیماری است که در ترک موفق آن عمدتاً بر رویکرد زیستی و پزشکی تأکید میشود اما عوامل اجتماعی روانی نیز نقش مؤثری دارند. پژوهش حاضر تلاش کرده است رابطه مهارت حل مسئله وترک موفق اختلال مصرف مواد مخدر را مورد بررسی قرار دهد.
روش کار: این پژوهش از نوع علی-مقایسهای است که طی آن دو گروه ۱) معتادان با ترک موفق و ۲) معتادان با ترک ناموفق، مورد مقایسه قرار گرفتند. در مجموع ۴۴۴ نفر شامل ۲۲۲ نفر با ترک موفق و ۲۲۲ نفر با ترک ناموفق، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش مهارت حل مسئله، مقیاس حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران (۲۰۰۲) بوده است.
نتایج کار: یافته های پژوهش نشان داد، میانگین مهارت حل مسئله و ابعاد پنج گانه آن، در گروه ترک موفق به طور معناداری بیشتر از ترک ناموفق است. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، مهارت حل مسئله با مقادیر (۲۷۱/۰=B، ۹۰/۱۱۰=Wald، ۰۰۰/۰=Sig، ۷۶/۱=EXP(B)، ۴۵۷/۰=Cox & Snell)، بخت عضویت در گروه ترک موفق را ۷۶/۱ برابر میکند و قادر است ۴۵۷/۰ تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند.
نتیجهگیری: با این تفاصیل، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که عوامل اجتماعی روانی نیز در درمان اختلال مصرف مواد مخدر مؤثرند و با توجه جدّیتر به آنها میتوان به کاهش یکی از آسیبهای اجتماعی بهداشتی مهم جامعه، کمک کرد.