جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای زارع

مولایی سهیلا، محب علی مهدی، آخوندی بهناز، زارعی ذبیح اله،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه از شهریورماه ۱۳۸۲ به مدت یکسال و با هدف ارزیابی آزمایش لاتکس آگلوتیناسیون با استفاده از نمونه ادرار جهت تشخیص سریع لیشمانیوز احشایی انسان در استان اردبیل انجام گردید.

روش کار: در این مطالعه، از کیت Katex ساخت شرکت Kalon انگلستان استفاده شد و نتایج حاصله با نتایج آزمایش آگلوتیناسیون مستقیم (DAT) بر روی سرم خون مبتلا مقایسه گردید. نمونه های دارای علایم اختصاصی کالا آزار و آنتی بادی ضد لیشمانیا با عیارهای ۱:۳۲۰۰ و بیشتر به روش (DAT) و ۶۵ نفر افراد دارای سابقه عفونت لیشمانیایی )با عیارهای ۱:۸۰۰ و بیشتر به روش DAT و بدون علایم اختصاصی( و ۹۰ نفر افراد سالم (بدون آنتی بادی اختصاصی و فاقد علایم بالینی) به عنوان جمعیت کنترل مورد ارزیابی قرار گرفتند.

نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که روش لاتکس آگلوتیناسیون در مرحله حاد (فعال) بیماری، دارای حساسیت %۸۲,۷ و ویژگی %۹۸.۹ و در افراد دارای سابقه بیماری، از حساسیت %۶.۱۵ و ویژگی %۹۸.۹ برخوردار می باشد. میزان هماهنگی بین DAT و Katex در مرحله حاد بیماری %۹۴.۹ و در مرحله دارای سابقه بیماری %۵۹.۳ بوده است.

نتیجه گیری: آزمایش Katex جهت تشخیص مرحله حاد بیماری کالا آزار دارای ارزش تشخیصی فراوانی است.


محمود محامی ، مهدی محب علی، حسین کشاورز ، هما حجاران ، بهناز آخوندی ، ذبیح اله زارعی ، سرور چاره دار ،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی یا کالاآزار در بعضی از نقاط ایران از جمله مناطقی از استان های اردبیل، آذربایجان شرقی، بوشهر و فارس به صورت آندمیک دیده می شود. این بیماری در سایر استان های کشور به شکل پراکنده و اسپورادیک گزارش شده است. با توجه به گزارش موارد متعدد بیماری کالاآزار از شهرستان گرمی به مراکز بهداشتی استان اردبیل، انجام مطالعه بر روی بیماری مذکور در این منطقه ضروری به نظر می رسید لذا این بررسی با هدف تعیین وضعیت لیشمانیوز احشایی در شهرستان گرمی از استان اردبیل در سال ۱۳۸۳ به انجام رسید.

روش کار: روش نمونه برداری به شکل خوشه ای و گروههای تحت مطالعه شامل کودکان زیر ۱۲ سال و %۱۰ بزرگسالان بوده است. در مجموع ۱۱۵۵ نمونه خون از افراد مذکور تهیه شد که با روش سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم (DAT) به منظور اندازه گیری آنتی بادی ضد لیشمانیایی مورد آزمایش قرار گرفت. در نهایت با استفاده از روش DA، ۳۲ نفر (%۲,۸) دارای آنتی بادی اختصاصی ضد لیشمانیا با عیار ۱:۸۰۰ ? بوده و در کل نمونه ها ۷ نفر (%۰.۶) با عیار ۱:۳۲۰۰ ? از نظر سرولوژی مثبت بودند. نمونه های مثبت و مشکوک DAT با دو تست IFA و ELISA نیز بررسی شدند. همچنین از بین سگ های صاحبدار، ۲۲ قلاده (%۲.۶) سگ علایم دار در این مطالعه مورد آزمایش سرولوژی قرار گرفتند که ۳ قلاده (%۱۳.۷) سگ دارای آنتی بادی ضد لیشمانیا با استفاده از تست های DAT (?۱:۳۲۰) و Dipstick rk۳۹ بودند.

نتایج: پس از کالبد گشایی این سه قلاده سگ، آزمایش پارازیتولوژیکی یکی از سگ ها مثبت بود. جداسازی و کشت همین ایزوله نیز موفقیت آمیز بوده که با استفاده از روش RAPD-PCR گونه انگل L.infantum تعیین شد. در این بررسی اختلاف معنی داری بین جنس مذکر (%۲,۷) و مونث (%۲.۸) در ابتلا به لیشمانیوز احشایی مشاهده نشد (p=۰.۸) ولی موارد بیماری در کودکان زیر ۴ سال بیشتر بود(p<۰.۰۵) .

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که بیماری کالاآزار یکی از مشکلات بهداشتی شهرستان گرمی بوده و این بررسی ضرورت انجام مطالعات تکمیلی و توسعه امکانات بهداشتی، درمانی و تشخیصی را در منطقه بیان می کند.


محمد عرب، اصغر زارعی، مصطفی حسینی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری که در اثر آسیب های جسمی و روحی به یک مرکز درمانی مراجعه می کند ،دارای حقوقی قانونی است. رعایت حقوق بیماران باعث رضایت بیماران از خدمات بیمارستانی می شود که به ارتقا کیفیت خدمات کمک خواهد کرد. هدف این مطالعه تعیین آگاهی بیماران از حقوق خود و رعایت آن در بیمارستان های وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی در شهر تهران است.

روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی در بیمارستان های وابسته به دانشگاه­­های علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۸۸ انجام شد. نمونه های مطالعه ۶۰۱ بیمار بودند که از ۱۱ بیمارستان وابسته به ۳ دانشگاه علوم پزشکی در شهر تهران و به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها پرسش نامه ۵۰ سوالی بود که روایی و پایایی آن تایید شد. داده ها با استفاده از آزمون های مجذور کای و کروسکال والیس در نرم افزار SPSS,۱۷ تجزیه و تحلیل شدند.

نتایج: ۵۹% بیماران زن و ۴۱% مرد بودند. میانگین سن بیماران۳/۴۳ ( با انحراف معیار ۵/۱۸) سال  و میانگین اقامت ۱/۷( با انحراف معیار ۴/۷) روز بود. ۵/۷۱% بیماران اگاهی ضعیف، ۶/۲۲% متوسط و ۸/۵% اگاهی خوبی از حقوق بیمار داشتند. میزان رعایت حقوق بیمار در ۸/۱۳%  بیماران خوب، ۹/۸۲% متوسط و ۳/۳% ضعیف بود. بین میزان رعایت حقوق بیمار با بخش بستری و طول اقامت در بیمارستان رابطه ی آماری معنی داری وجود داشت(۰۰۷/۰ p=). همچنین از میان۷ حیطه، بالاترین میزان رعایت حقوق بیمار مربوط به حیطه حق آگاهی بیمار و کمترین میزان رعایت مربوط به حیطه حق اعتراض و شکایت بود.

نتیجه گیری:  نتایج این مطالعه نشان داد که بیماران اگاهی خوبی از حقوق بیمار ندارند و حقوق بیماران نیز بصورت مطلوب رعایت نمی شود. جهت ارتقای رعایت حقوق بیماران، ارایه برنامه های آموزشی به جامعه در مورد حقوق بیمار، پیگیری موارد نقض حقوق بیمار، تصویب قانون جامع برای تضمین رعایت حقوق بیماران و طراحی برنامه مشخص برای پایش و نظارت بر اجرای آن  پیشنهاد می شود.


زهره زارعی قانع، عباس میرشفیعی، علیرضا رضوی، عبدالفتاح صراف نژاد، نسترن عالیزاده، محمد رضا خرمی زاده،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس(MS) از بیماریهای التهابی شایع سیستم عصبی مرکزی در انسان است و در بیماران مشکلات فراوانی ایجاد می کند.۴-آمینو پیریدین (۴-AP)دارویی وسیع الطیف در مهار کانال K می باشد. این دارو در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس برای کاهش علائم خستگی و بی حالی استفاده میشده است. با توجه به گزارشاتی که در مورد اثرات دیگر این دارو ارائه شده است در این مقاله بر آن هستیم که با استفاده ازمدل سلولی بیماری MS شناخت بهتری از مکانیزم عمل آن برای نیل به اهداف زیرمعرفی نماییم:       ۱-تاثیر این ماده برروی پرولیفراسیون وسایتوتوکسیسیته برسلولهای عصبی مدل. ۲- تاثیراین ماده بر فعالیت آنزیم MMP-۹در این سلولها بررسی میگردد.

روش کار: لولهای U۳۷۳-MG بعنوان مدل سلولی سیستم عصبی(آستروسایتوما)بیماری M‏S کشت داده شده وبا ماده  ۴-APدر غلظتهای مختلف تیمارشدند. سپس اثر سایتوتوکسیک (ایجاد مرگ سلولی) و پرولیفراتیو ماده۴-AP با استفاده از روش کالریمتریکMTT بررسی گردید و همچنین تاثیر این ماده برروی فعالیت MMP-۹ در سلولهای تیمارشده با روش زایموگرافی ارزیابی گردید.

نتایج: نتایج نشان میدهد که این دارو در غلظتهای ۱/۰ . ۱ اثرات سایتوتوکسیک ناچیز داشته ولی در همین غلظتها اثرات ممانعتی آن بر فعالیت  بسیار چشمگیر میباشد(۰۱/۰ (p<. علاوه برآن بررسی نقش احتمالی پرولیفراتیو نشاندهنده پایداری اثرات دارو بر سلولهای تیمار شده میباشد.

نتیجه گیری: بطور کلی نتایج این پژوهش نشاندهده تاثیر واضح داروی  بر عملکرد سلولی و پایداری این اثرات در غلظتهای با سایتوتوکسیسیته ناچیز بوده که میتواند روشنگر کاربردهای درمانی آتی آن باشد.


رامین روانگرد، محمد عرب، آرش رشیدیان، علی اکبری ساری، علی زارع، محمود ثالثی، حجت زراعتی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: مدت اقامت در بیمارستان یکی از مفیدترین شاخص­های بیمارستانی است که از آن می­توان برای اهداف مختلفی استفاده نمود. در این مطالعه به بررسی و تعیین عوامل مؤثر بر مدت اقامت بیماران بستری در بیمارستان تخصصی زنان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران با استفاده از روش نیمه پارامتری مخاطرات متناسب کاکس و نیز مقایسه آن با روش رگرسیون خطی چندگانه پرداخته­شده است.

روش کار: این مطالعه، مطالعه­ای است توصیفی-تحلیلی که در آن، تعداد ۳۴۲۱ پرونده بستری مربوط به کلیه بیماران بستری شده در سه بخش آنکولوژی، جراحی و زایمان و ترخیص شده از آنها در سال ۱۳۸۷ بررسی شدند. با استفاده از فرم ثبت اطلاعات و مصاحبه، اطلاعات مورد نیاز  جمع آوری گردید. سپس با استفاده از مدل چندگانه مخاطرات متناسب کاکس، عوامل مؤثر بر مدت اقامت بیمارانی که با بهبودی از بیمارستان مرخص شده بودند، تعیین شدند و نتایج آن با نتایج مدل چندگانه رگرسیون خطی مقایسه گردید. ضمناٌ، سطح معنی داری مورد نظر، ۰۵/۰ تعیین گردید.

نتایج: میانه مدت اقامت در بیمارستان، ۸/۵۰ ساعت و در بخش­های زایمان، جراحی و آنکولوژی به ترتیب  ۵/۴۸، ۴/۵۴ و ۲/۹۴ ساعت بود. از ۳۴۲۱ پرونده بیمار مورد بررسی، ۲۶۳۲ نفر (۹/۷۶%) با بهبودی و بقیه یعنی ۷۸۹ نفر (۱/۲۳%) با عدم بهبودی از بیمارستان مرخص شده بودند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون چندگانه مخاطرات متناسب کاکس نشان دادند که فاصله بیش از ۲۰۰ کیلومتر محل سکونت بیماران مراجعه کننده تا بیمارستان، بستری در بخش جراحی و آنکولوژی، پذیرش و بستری در روز پنجشنبه، پذیرش و بستری توسط پزشک متخصص داخلی و بستری به دلیل بیماری­های نیوپلاسمی، غدد درون­ریزی و تغذیه ­ای و سیستم ادراری-تناسلی بستری شده در بیمارستان (۰۵/۰p<) و نیز افزایش تعداد کل آزمایش­ها، رادیوگرافی­ها و سونوگرافی­ها (۰۰۱/۰p<)، مدت اقامت بیماران در بیمارستان را افزایش داده­اند. اما بیمارانی که به صورت اورژانس در بیمارستان پذیرش و بستری شده اند دارای مدت اقامت کمتری بوده اند (۰۰۱/۰ p<). در حالی که نتایج حاصل از مدل رگرسیون چندگانه خطی، متغیرهای کارگر-کشاورز-دامدار-بازنشسته بودن همسر بیمار، پذیرش در روز پنجشنبه، ابتلا به بیماری­های نیوپلاسمی و افزایش تعداد کل آزمایش­ها، رادیوگرافی­ها و سونوگرافی­ها را موجب افزایش، و بستری توسط رزیدنت را موجب کاهش مدت اقامت بیماران نشان داد (۰۵/۰p< ).

نتیجه گیری: با توجه به وجود داده­های سانسور شده، مدل رگرسیون چندگانه مخاطرات متناسب کاکس، مدلی مناسب تر از مدل رگرسیون چندگانه خطی در تعیین متغیرهای مؤثر بر طول مدت اقامت بیماران در بیمارستان می­باشد. مدیران و سیاست گذاران جهت بهبود و اصلاح مدت و میزان اقامت بیماران در بیمارستان، از بین متغیرهای معنی دار و تأثیرگذار بر مدت اقامت بیماران حاصل از مدل کاکس در این مطالعه، تنها در مورد روز پذیرش بیمار و تعداد کل آزمایش­ها، رادیوگرافی­ها و سونوگرافی­های انجام شده برای وی می­­توانند تصمیم گیری کنند بدین ترتیب که از پذیرش‌های غیرضروری و غیراورژانس در روز آخر هفته جلوگیری به عمل آورند و از سوی دیگر، فرایندها و آزمون­های تشخیصی که جهت تشخیص بیماری بیمار انجام می­شود را حتی الامکان قبل از پذیرش و بستری شدن بیمار بر روی تخت انجام دهند تا از تخت‌ها و سایر منابع بیمارستانی به نحو بهتری استفاده گردد.


محمد زارع، کاظم ندافی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: خواص ویژه و منحصر به فرد نانوذرات، خطرات احتمالی منحصر به فردی نیز به دنبال خواهد داشت. به علاوه این مواد در شرایط مختلف ممکن است سمیت های مختلفی داشته باشند، لذا در این تحقیق به بررسی سمیت نانوذراتTiO۲ و Fe-doped TiO۲ (Fe:TiO۲) در دوحالت تماس یافته با فنل و بدون تماس با فنل پرداخته شده است.

روش کار: ابتدا ‌محلول استوک نانومواد مورد بررسی ساخته شده و با فنل مواجهه داده شد. پس از تهیه غلظت های مختلف از محلول استوک، دافنیا مگنا با نانومواد مواجهه یافته و مواجهه نیافته با فنل تماس داده شد. میزان مرگ دافنی ها با استفاده از مدل پروبیت در نرم افزار SPSS ۱۶ تجزیه و تحلیل شد و LC۵۰ ، NOEC و غلظتی که در آن ۱۰۰% مرگ و میر رخ می دهد در زمانهای ۱۲ تا ۹۶ ساعت پس از تماس محاسبه گردید.

نتایج: طبق نتایج به دست آمده، LC۵۰ ۴۸ ساعته TiO۲ و Fe:TiO۲ در حالت بدون مواجهه با فنل به ترتیب ۲۷۰۵ و بیش از mg/l  ۱۵۰۰۰و در حالت تماس با فنل، به ترتیب ۴۱۴ وmg/l ۱۲۵۸ محاسبه شد. NOEC ۴۸ ساعته در مورد نانوذرات TiO۲ مواجهه یافته و مواجهه نیافته با فنل به ترتیب ۴۱و mg/l ۱۲۵۳و در مورد Fe:TiO۲ به ترتیب ۷۸۹ و بیش از mg/l۱۵۰۰۰ بدست آمد. همچنین غلظت ۱۰۰% مرگ و میر ۴۸ ساعته در مورد نانوذرات TiO۲ مواجهه یافته و مواجهه نیافته با فنل به ترتیب بیش از ۱۰۹۰و بیش از mg/l ۱۲۵۳و در مورد Fe:TiO۲ به ترتیب بیش از ۲۱۰۸ و بیش از mg/l۱۵۰۰۰ بدست آمد.

نتیجه گیری: با توجه به LC۵۰ ۴۸ ساعته این مطالعه نشان داد که سمیت نانو Fe:TiO۲ و نانوTiO۲ به علت مواجهه با فنل به ترتیب بیش از ۱۲ برابر و ۵/۶ برابر افزایش می یابد. اما به طور کلی با توجه به شاخص LC۵۰ در حالتهای مختلف می توان گفت سمیت نانوFe:TiO۲ که از خواص کاتالیستی بهتری نیز برخوردار می باشد، در مقایسه با نانوTiO۲ کمتر می باشد. بنابراین در کاربردهای مختلف باید استفاده از آن به جای TiO۲ خالص مورد بررسی قرار گیرد زیرا این ماده خطر کمتری را برای محیط زیست در بر خواهد داشت.


مهدی محبعلی، غلامحسین ادریسیان، محمدرضا شیرزادی، یاور حسینقلی زاده، محمدحسین پاشایی، اکبر گنجی، ذبیح الله زارعی، احمد کوشا، بهناز آخوندی، هما حجاران، حسین ملک افضلی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی(کالاآزار) در صورت عدم تشخیص به موقع و درمان غیر اختصاصی تقریبا در تمام موارد منجر به مرگ بیمار می­شود. به منظور تشخیص سریع و زودهنگام ودرمان بموقع بیماران مبتلا به لیشمانیوز احشایی، نظام مراقبتی خاصی در مناطقی از شمال غرب ایران برقرارگردید تا تاثیر اقدامات انجام شده را در کاهش میزان بروز و مرگ و میر مشخص نماید.

روش کار: این مطالعه با در نظر گرفتن منطقه شاهد شروع شد و به مدت ۶ سال به شکل فعال ادامه یافت، تمامی بچه­های زیر ۱۲ سال شهرستان مشکین­شهر که دارای تب­های مداوم  بیش از ۲ هفته، رنگ پریدگی و بزرگی شکم بودند (شهرستان مداخله) توسط بهورزان آموزش دیده، نمونه برداری شده ونمونه ­ها به آزمایشگاه کالاآزار مرکز بهداشت شهرستان مربوطه ارسال گردیدند و مورد آزمایش قرار می­گرفتند. افرادی که نتیجهDirect Agglutination Test (DAT) آنها مثبت (با عیارهای ۱:۳۲۰۰ و بالاتر) و دارای علایم بالینی اشاره شده بودند، از نظر لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) مثبت تلقی می­شدند و پس از انجام و تایید معاینات بالینی، تحت درمان با داروی گلوکانتیم قرار می­گرفتند. متعاقبا در روستاهای با موارد کالاآزار، بیماریابی فعال انجام می­گردید. جهت مقایسه نتایج، شهرستان اهر نیز به عنوان منطقه کنترل(شاهد) در نظر گرفته شد. در این شهرستان فقط بیماریابی غیر فعال (پاسیو) با استفاده از روش DAT انجام می­شد.

نتایج: میانگین بروز لیشمانیوز احشایی ازمیزان ۸۸/۱ در هر هزار نفر جمعیت بچه­های ۱۲ سال و به پایین (قبل از شروع مطالعه) به میزان۷۷/۰ در هزار( پس از  انجام مداخله ) کاهش یافت. در حالی که در شهرستان شاهد از ۱۱/۰ در هزار (قبل از شروع مطالعه) به ۲۳/۰ در هزار( پس از  انجام مداخله) افزایش یافت (۰۱/۰p<). در مدت انجام این مطالعه میزان مرگ و میر ناشی از کالاآزار در بچه­های زیر ۱۲ سال شهرستان تحت مداخله از ۱۶/۰ در هزار قبل از مداخله به ۰۰۹/۰ مورد در هزار پس از مداخله(به میزان حدود ۱۷ برابر) کاهش یافت (۰۱/۰p<).

نتیجه گیری: با برقراری نظام مراقبت با روش سرولوژی DAT به جای پونکسیون مغز استخوان و ادغام آن در نظام خدمات اولیه بهداشتی، علاوه بر کاهش مرگ ومیر، می­توان میزان بروز را نیز در مناطق اندمیک بیماری به طور قابل ملاحظه­ای کاهش داد.


شهناز ریماز، عفت السادات مرقاتی خویی، فاطمه زارعی، ندا شمسعلی زاده،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف: درک زنان از پدیده یائسگی متفاوت است. در کنار تغییرات زیست شناختی، زنان، یائسگی را در قالب بسترهای فرهنگی و اجتماعی شان تجربه می­کنند. در این مقاله، یافته های یک مطالعه کیفی گزارش می شود که هدف آن تبیین چگونگی درک زنان از پدیده یائسگی در بستر فرهنگی ایرانی است.

  روش­کار: برای جمع آوری اطلاعات، زنان سنین ۴۰ سال و بالاتر از دانشگاه علوم پزشکی تهران در ۴ بحث های گروهی متمرکز و ۶ مصاحبه عمیق فردی، شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل از رویکرد موضوعی و محتوا استفاده شد. جلسات متمرکز گروهی به صورت نیمه ساختاری و تحلیل محتوایی از طریق کدگذاری آزاد و ترکیبی جهت کاهش داده ها، خروج مفاهیم و طبقه ها استفاده شد.

  نتایج: یافته ها در چهار حیطه اصلی، نقش جنسیت، تغییر در جامعه پذیری، ادراکات و منابع حمایتی دسته بندی شدند.

  نتیجه گیری: ادراک زنان شرکت کننده از یائسگی در قالب بسترهای فرهنگی خاص خود زنان شکل می گیرد و نیز یائسگی عاملی مؤثر در تغییرات مسیر زندگی زنان شناسایی می شود. از دست دادن زنانگی و تغییرات در نقش اجتماعی زنان، مفاهیم تغییر هویت و نقش جنسیتی در روند جامعه پذیری و تعاملات اجتماعی می باشند. درک و باورهای نادرست، و نادیده گرفتن زنانگی بعد از یائسگی در روایات زنان مشهود بود. به منظور دستیابی به نیازهای سلامت و رفاه زنان و ارائه خدمات در سال های گذر از یائسگی، حساسیت های جنسیتی و فرهنگی – اجتماعی باید مد نظر باشند.


عفت السادات مرقاتی خویی، ندا شمس علی زاده، علیرضا بیات، فاطمه زارعی، شهناز ریماز،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

  زمینه و هدف: رفتار تهدید کننده سلامت فرد در بستر اجتماعی تحت تآثیر فرهنگ آن جامعه شکل می گیرد. بنابراین رفتارهای پر خطر بهداشتی جوامع گوناگون می­تواند از دسته بندی متفاوتی برخوردار باشند. هدف این مطالعه شناسایی و اولویت بندی رفتارهای پرخطر بهداشتی بین دانش اموزان دبیرستانی در یکی از مناطق تهران بود .

  روش کار: در این مطالعه کیفی از نوع ارزیابی سریع ۱۳۰ نفر در جلسات گروهی متمرکز (۱۷ جلسه) شرکت کردند. گروه های هدف عبارت بودند از: دانش آموزان دختر و پسر( ۹ جلسه)، والدین (۵ جلسه)، معلمان(۳ جلسه). چهار مدیر مدرسه در سه مرحله مصاحبه عمیق فردی شرکت کردند. در جلسات گروهی موضوعات کلی که مورد تأکید محققین بوده عبارتند از: ۱) درک و توصیف مشارکت کنندگان درباره رفتارهای سالم و غیر سالم، ۲) اولویت بندی رفتارهای مخاطره آمیز در نوجوانان دختر و پسر؛ ۳) درک و باورهای مشارکت کنندگان در مورد رفتارهای مخاطره آمیز و تأثیر بستر اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری آن رفتارها در نوجوانان و جوانان. داده ها به روش آنالیز محتوا تجزیه و تحلیل و معانی اصلی و درون مایه ها استخراج شد. برای صحت و استحکام داده ها معیارهای اعتباربخشی، تایید پذیری و انتقال پذیری ارزیابی گردید.

  نتایج : اعتیاد، رفتارهای پرخطر جنسی، و رفتارهای نابهنجار اجتماعی(پرخاشگری) ا ولویت رفتارهای مخاطره آمیز بین پسران دبیرستانی بودند. در گروه دختران رفتارهای پرخطر جنسی، ازدواج زودرس، عادات غذایی ناسالم، کم تحرکی و نگرانی از آینده (شغلی تحصیلی و ازدواج) به ترتیب اولویت شناخته شدند .

  نتیجه گیری: اگرچه اولویت رفتارهای مخاطره آمیز در بین پسران و دختران متفاوت است اما از این اولویتها رفتارهای پرخطر جنسی بین این دانش آموزان مشترک بود. رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان در مسیر جامعه پذیری آنها شکل می گیرند که قویا از فرهنگ بستر بومی آنها متاثر است. درک مشارکت کنندگان از شمای جنسیتی عامل مهمی در اولویت بندی رفتارهای پر خطر بهداشتی شناخته شد. برنامه های آموزشی جامع نگر در راستای ارتقاء سلامت نوجوانان و تغییر نگرش های اجتماعی در حمایت و مراقبت از نوجوانان پیشنهاد می شود.


آرزو فلاحی، اسمعیل قهرمانی، پرستو فلاحی، یدالله زارع زاده،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: دانشجویان بهداشت عمومی جهت موفقیت در تحصیل و ارائه خدمت به افراد جامعه نیاز مبرم به آموزش معنویات و کسب مهارتهای مرتبط با آن دارند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی نیازهای معنوی و مهارتهای مرتبط با آن در دانشجویان رشته بهداشت عمومی دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام گرفت.

روش کار: این بررسی کیفی با استفاده از رویکرد آنالیز محتوا در سال ۱۳۹۳ انجام شد. از طریق نمونه گیری هدفمند دیدگاه­ها و نیازهای ۱۵ دانشجوی رشته بهداشت عمومی دانشگاه علوم پزشکی کردستان بررسی شدند. معیارهای ورود شامل تمایل جهت شرکت در مطالعه، دانشجوی رشته بهداشت عمومی و توانایی صحبت کردن به شیوه روان و سلیس بود. داده ها از طریق مصاحبهی فردی و گروهی عمیق نیمه ساختار، مشاهده و یاداشت برداری و بحث گروهی جمع آوری شدند. مصاحبه ها ضبط و تایپ شده و داده ها به روش آنالیز محتوا تجزیه و تحلیل گردید. معیارهای اعتبار، ثبات، تأیید و انتقال جهت صحت و استحکام داده استفاده شد.

نتایج: از تجزیه و تحلیل داده ها ۴ طبقه ی "تعامل فرد با وجود متعالی"، " تعامل فرد با محیط پیرامونش"، " تقویت ویژگی های فردی" و "بهبود تحصیلی" استخراج شد.

نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که دانشجویان نیاز مبرمی به کسب مهارت­های معنوی و مهارت­های زندگی دارند. کسب این مهارت­ها فردی نبوده بلکه چند عاملی و مرتبط به سازمان­­های آموزش و پرورش، وزارت خانه ها، دانشگاه ها و خانواده ها می باشد.


سجاد مرادی، لیلا خرمی نژاد، فاطمه زارع، سیما علی اکبر، ژیلا مقبولی، خدیجه میرزایی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه:در مطالعات امروزی نقش فعالیت بدنی در پیشگیری از بیماری­های غیرواگیر امری ثابت شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط فعالیت جسمانی با میزان تراکم معدنی استخوان بر اساس مدت زمان شروع یائسگی می باشد.

روش کار: در این پژوهش مقطعی ۲۵۴ خانم یائسه در سنین ۴۶ تا ۷۸ سال مورد بررسی قرار گرفتند. ارزیابی های تن سنجی با استفاده از روش BIA تعیین گردید. اندازه­گیری تراکم معدنی استخوان به روش DEXA و فعالیت بدنی با پرسشنامه بین المللی فعالیت بدنی (IPAQ) بررسی شد.

نتایج: توزیع سطوح فعالیت بدنی در زنان یائسه به ترتیب ۷/۳۹% غیرفعال، ۶/۴۷% با فعالیت متوسط و ۵/۱۲% با فعالیت بالا بود. همچنین نتایج بدست آمده بیانگر ارتباط مثبت میزان فعالیت بدنی در سنین اولیه یائسگی (۵۵ سال سن و کمتر) با تراکم معدنی استخوان (۰۳/۰p=) و (۰۵/۰p=) T-score در ناحیه ستون مهره­ها می­باشد. این در حالی است که این ارتباط در ناحیه لگن مشاهده نشد (۰۵/۰> p).

نتیجه گیری: به نظر می رسد که می توان از سطوح فعالیت بدنی زنان در سنین اولیه یائسگی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده میزان تراکم معدنی استخوان در ناحیه ستون مهره ها استفاده کرد.


سید محمد مجتهدزاده، کورش هلاکویی نائینی، شهرزاد نعمت الهی، امیر حسین مزارعی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به صیانت از نیروی کار و مسولیت در حفظ سلامت کارکنان صنایع، این مطالعه با هدف بررسی شیوع چاقی و افزایش وزن در پالایشگاه آبادان بعنوان بزرگترین پالایشگاه ایران بعمل آمد.

روش‌ کار: در این مطالعه ۷۲۱ نفر از پرسنل پالایشگاه آبادان از فهرست پرونده های معاینات سلامت شغلی سالیانه انتخاب، و پس از تن‌سنجی و تکمیل پرسشنامه و اخذ نمونه خون، اطلاعات آنها از طریق پرسشنامه سبک زندگی Breslow و پرسشنامه استاندارد فعالیت فیزیکی Global Physical Activity Questionnaire (GPAQ) ثبت و در نهایت تجزیه و تحلیل گردید.

نتایج: متوسط نمایه توده بدنی در مردان و زنان به ترتیب۲/۲۸ و ۵/۲۷ بود. شاخص توده بدنی و شیوع چاقی در این مرکز صنعتی به ترتیب برابر با ۸/۲۹ % و ۷/۴۸% بود. شیوع افزایش‌وزن و چاقی در مردان به ترتیب ۶/۴۸% و ۲۴/۳۰% و در زنان به ترتیب۵۰% و ۱۵% بود که با سن، سطح قند خون، چربی خون، و فشارخون بالا دارای ارتباط معنی‌دار بود ( برای تمام موارد۰۰۱/۰ p < ) .

نتیجه گیری: در مجموع شیوع اضافه وزن و چاقی در کارکنان پالایشگاه آبادان بالاتر از میانگین کشوری و صنایع مشابه در نقاط دیگر جهان می باشد. توجه به برنامه های ترویج سبک زندگی سالم در مناطق صنعتی با تاکید بر گروه های پرخطر مانند افراد میانسال، با وضعیت اقتصادی-اجتماعی نامناسب، و شاغل در شیفت های غیر صبحکار می تواند بر بهبود وضعیت جسمانی و سلامتی کارکنان نقش موثری داشته باشد.


داریوش یاراحمدی، منصور حلیمی، زهرا زارعی چقابلکی، حسن جمس،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی پیوند از دور النینو/نوسان جنوبی(انسو)، بر رخدادهای سالانه بیماری لیشمانیوز جلدی در ایران می‌باشد.

روش کار: در این راستا داده‌های مربوط به الگوی نوسان جنوبی از سایت مرکز پیش بینی اقلیمی NOAA برای دوره آماری ۱۳۵۶ تا ۱۳۹۰ اخذ گردید. داده‌های مربوط به رخداد بیماری نیز از گزارش سازمان بهداشت جهانی برگرفته، فراهم گردید. برای ارزیابی تأثیرپذیری میزان رخدادهای سالانه بیماری لیشمانیوز جلدی کشور، از تغییرپذیری اقلیمی ناشی از الگوی پیوند از دور انسو، ابتدا فازهای مختلف این شاخص پیوند از دور تفکیک گردید و سپس به تحلیل فراوانی رخداد بیماری در این فازها، اقدام شد. در نهایت به مقایسه رخدادهای بیماری در فازهای مختلف انسو با استفاده از آزمون پارامتریک تی-استیودنت مستقل پرداخته شد.

نتایج: نتایج گویای آن بود که به طور متوسط در سال‌هایی که شاخص انسو در حالت خنثی قرار داشته، رخدادهای کمتری نسبت به سال‌های همراه با حاکمیت النینو یا لانینا ثبت شده است. بیشترین رخدادها در سال‌هایی مشاهده گردید که در آن سال‌ها یک لانینای متوسط حاکم بوده است. در سال‌های با حاکمیت لانینا میزان رخدادهای جدید لیشمانیوز جلدی در ایران، به طور متوسط ۱۵ تا ۲۰درصد(میانگین رخداد سالانه کل دوره آماری) بیشتر از سال‌های خنثی بوده است در حالی که میزان رخدادهای بیماری در سال های همراه با النینو تفاوت معنی داری با سال های خنثی نداشته است.

نتیجه گیری: در این تحقیق مشاهده گردید، که به طور کلی درسال های با فاز خنثی شاخص انسو، میانگین تعداد رکوردهای لشمانیوز جلدی کمتر از سال‌های همراه با حاکمیت النینو یا لانینا ثبت شده است منتها تفاوت بین تعداد رخدادهای سال های خنثی با سال های با حاکمیت النینو، مشاهده نگردید.


الهه زارعان، مهدی یاسری، محمود محمودی، رسول انتظار مهدی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان معده یکی از شایع‌ترین سرطان‌های دستگاه گوارش در کشور است که استان آذربایجان شرقی از این لحاظ رتبه دوم در میان استان‌های کشور را داراست. در این مطالعه امکان استفاده از مدل‌های شفایافته را در تحلیل بقا این بیماران بررسی کرده و به شناسایی عوامل مؤثر بر میزان بقای طولانی‌مدت و بقای کوتاه‌مدت بیماران با استفاده از مدل کاکس شفایافته آمیخته پرداختیم.

روش کار: در این مطالعه از اطلاعات ۱۸۴ بیمار مبتلابه سرطان معده در شهرهای استان آذربایجان شرقی که در طی سال‌های ۸۸ تا ۸۹ به مراکز درمانی مراجعه نمودند و به مدت ۵ سال پیگیری شدند، استفاده کردیم.

نتایج: در این مطالعه میانه زمان بقا بیماران ۳۳/۸ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۹/۵ تا ۶/۱۰) ماه بود. برازش هر دو مدل تک متغیره و نهایی کاکس شفایافته نشان داد که در قسمت بقای کوتاه‌مدت عامل شیمی‌درمانی معنی‌دار شده است (نسبت مخاطره= ۰٫۴۹ و فاصله اطمینان ۹۵%: ۳۴/۰ تاp<)

نتیجه‌گیری: اگر جامعه مورد بررسی شامل دو گروه ایمن و مستعد برای پیشامد مورد نظر باشد، مدل‌های شفایافته آمیخته می‌توانند برای تحلیل مجزای بقا بلندمدت و کوتاه‌مدت بیماران مبتلابه سرطان معده مورد استفاده قرار گیرند و به شناسایی متغیرهایی که هم‌زمان بر این دو قسمت مؤثرند بپردازند.


زینب زارعی، آذر طل، رویا صادقی، کمال اعظم، مریم صبوری،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: عملکرد مادران در مورد تغذیه انحصاری با شیر مادر تابعی از سطح آگاهی و نحوه‌ نگرش آنان به این موضوع می‌باشد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله مبتنی بر مدل فرانظری برآگاهی، نگرش و عملکرد جهت شیردهی انحصاری در مادران سه ماهه سوم بارداری مراجعه کننده به بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی گلستان سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ طراحی و اجرا گردید.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخله‌ای نیمه تجربی با دوگروه مداخله و کنترل بر ۱۲۰ مادر باردار در سه ماهه سوم بارداری که به صورت تخصیص تصادفی با روش بلوک های چهارتایی تصادفی شده در دو گروه ۶۰ نفری مداخله و کنترل انجام شد. پرسشنامه  شامل مشخصات دموگرافیک، اطلاعات مامایی و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مدل فرانظری بود. برنامه آموزشی به دلیل پاندمی کرونا ، زمینه و هدف: عملکرد مادران در مورد تغذیه انحصاری با شیر مادر تابعی از سطح آگاهی و نحوه‌ نگرش آنان به این موضوع می‌باشد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله مبتنی بر مدل فرانظری برآگاهی، نگرش و عملکرد جهت شیردهی انحصاری در مادران سه ماهه سوم بارداری مراجعه کننده به بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی گلستان سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ طراحی و اجرا گردید.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخله‌ای نیمه تجربی با دوگروه مداخله و کنترل بر ۱۲۰ مادر باردار در سه ماهه سوم بارداری که به صورت تخصیص تصادفی با روش بلوک های چهارتایی تصادفی شده در دو گروه ۶۰ نفری مداخله و کنترل انجام شد. پرسشنامه  شامل مشخصات دموگرافیک، اطلاعات مامایی و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مدل فرانظری بود. برنامه آموزشی به دلیل پاندمی کرونا ، بخشی به صورت حضوری به مدت۵ جلسه آموزشی (۳۰ دقیقه‌ای) سه بار در هفته و با رعایت پروتکل های بهداشتی و بقیه به صورت مجازی از طریق پیام رسان واتساپ و تلگرام به صورت (پادکست، فیلم آموزشی، پمفلت و پوسترالکترونیکی) برگزار گردید. داده ها یک و شش ماه بعد از مداخله با استفاده از نرم افزار SPSS۱۶ با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: قبل از مداخله، میانگین نمرات در حیطه آگاهی، نگرش، عملکرد و سازه های مدل فرانظری در دو گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی‌دار آماری با یکدیگر نداشتند اما بعد از مداخله آموزشی میانگین آگاهی، نگرش، عملکرد و سازه‌های مراحل تغییر، منافع درک شده و موانع درک شده در موازنه تصمیم گیری و خودکارآمدی یک و شش ماه بعد از مداخله تفاوت معناداری داشت (۰۰۱/۰>p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد تغییر برنامه شیردهی در مادران باردار بر اساس مدل فرانظری قادر باشد آگاهی، نگرش و عملکرد آنان را در شیردهی انحصاری بهبود ببخشد.
بخشی به صورت حضوری به مدت۵ جلسه آموزشی (۳۰ دقیقه‌ای) سه بار در هفته و با رعایت پروتکل های بهداشتی و بقیه به صورت مجازی از طریق پیام رسان واتساپ و تلگرام به صورت (پادکست، فیلم آموزشی، پمفلت و پوسترالکترونیکی) برگزار گردید. داده ها یک و شش ماه بعد از مداخله با استفاده از نرم افزار SPSS۱۶ با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: قبل از مداخله، میانگین نمرات در حیطه آگاهی، نگرش، عملکرد و سازه های مدل فرانظری در دو گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی‌دار آماری با یکدیگر نداشتند اما بعد از مداخله آموزشی میانگین آگاهی، نگرش، عملکرد و سازه‌های مراحل تغییر، منافع درک شده و موانع درک شده در موازنه تصمیم گیری و خودکارآمدی یک و شش ماه بعد از مداخله تفاوت معناداری داشت (۰۰۱/۰>p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد تغییر برنامه شیردهی در مادران باردار بر اساس مدل فرانظری قادر باشد آگاهی، نگرش و عملکرد آنان را در شیردهی انحصاری بهبود ببخشد.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb